عکس های اتاق ماهینم...
ماهین مامان الان که دارم این نوشته رو برات مینویسم..ساعت 6:42 صبح روز شنبه 20 خرداد 1391 هست و من میخوام ساعت 9 صبح برم بیمارستان میلاد که به خواسته خدا شما به دنیا بیاین و من بتونم بعد از 9 ماه انتظار قشنگ شما رو ببینم و در اغوشم بگیرم...قرار بود که شما 4 روز دیرتر به دنیا بیای یعنی 4 شنبه 24 خرداد که بعد از معاینه داخلی که دکتر جدیدم کرد گفت که یر بچه خیلی پایین هست و 2 شنبه بیا برای زایمان ..بعد چون من خیلی استرس گرقتم که نکنه با این تفاسیر من کیسه ابم پاره بشه و هول کنم..گفتم اگه میشه پس زودتر بیارینش..که گفت شنبه اینشالله.... مامان سودابه و خاله شهرزاد هم اومدن خونه ما خوابیدن از شب قبل و یه دفعه دیدیم که مامان مهوش هم خودش سر ز...
نویسنده :
شیما
7:05